مادرانه
زندگی باور می خواهد... آن هم از جنس امید...!!! که اگر سختی راه؛ به تو یک سیلی زد، یک امید قلبی، به تو گوید: که خدا هست هنوز!!!!!!!!! ...
مادرانه
زندگی بافتن یک قالیست... نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی!!!!!! نقشه را اوست که تعیین کرده... تو در این بین فقط می بافی!!! نقشه را خوب ببین... نکند آخر کار... قالی زندگیت را نخرند!!!... ...
عکس روز هفتم
مادرانه
خدایا؛ حکمت قدم هایی را که برایم برمی داری بر من آشکار کن تا درهایی را که به رویم می گشایی ندانسته نبندم و درهایی را که به رویم می بندی به اصرار نگشایم...
مادرانه
آن سوی ناکامی ها؛ همیشه خدایی هست... که، داشتنش جبران تمام نداشته هاست...
مادرانه
آدم ها... به لبخندی که بر لب ها می نشانند... به احساس خوبی که بر جا می نهند... و به دردی که از یکدیگر می کاهند ... می ارزند!!!!!!!!!!
مادرانه
پیمانی را که در طوفان با خدا بستی،در آرامش از یاد مبر...
مادرانه
یک شمع می تواند هزاران شمع را روشن کند... بدون آنکه چیزی را از دست بدهد...!!! مثل شادی... که هیچ گاه با تقسیم کردن کم نمی شود... ...